۱۹ آذر ۱۳۸۸

زمين

زمین سومین سیاره از جانب خورشید، سیارۀ موطن ماست . بیشتر سطح زمین ( یا حدود 70% آن را ) آب فرا گرفته است و دارای جوّی نیتروژنی – اکسیژنی با چگالی متوسط است که از تنها حیات شناخته شده عالم حمایت می کند . وقتی از فضا به زمین نگاه می کنیم، به شکل گوی آبی رنگ درخشانی دیده می شود که ابر های سفید چرخانی، اقیانوس های پهناور آن و خشکی هایی را که شکل نا منظم و رنگ های متفاوتی از سبز، زرد، قهوه ای و سفید دارند، می پوشانند .

زمین در فاصله حدود 150،000،000 کیلومتری برگرد خورشید می گردد و گردش بیضوی آن 26ر365 روز طول می کشد . این سیاره تقریباً هر 24 ساعت یک بار حول محور خود می چرخد . زمین واقعاً کروی نیست بلکه در استوا اندکی برآمده است . قطر زمین در استوا تقریباً 12،760 کیلومتر است، در حالی که قطر آن در قطب ها 12،720 کیلومتر است . محیط زمین در استوا تقریباً برابر 40،000 کیلومتر است .
ماه تنها قمر طبیعی زمین، این سیاره را در فاصلۀ متوسطی در حدود 385،000 کیلومتری دور می زند . برخی از دانشمندان تصور می کنند که ماه و زمین را باید سیاره ای دو تایی پنداشت، زیرا ماه به نسبت سیارۀ ما در قیاس با قمر های بسیاری از سیاره های دیگر بزرگ تر است .
بر خلاف سیاره های دورتر که بیشتر از گاز های سبک تشکیل شده اند، زمین از عناصر سنگین مانند آهن و نیکل ساخته شده است و از این رو بسیار چگال تر است . زمین در آغاز به سبب تصادم هایی که 5ر4 میلیارد سال قبل موجب تشکیل آن شده است بسیار داغ بوده و سپس شروع به سرد شدن کرده است . اجزای تشکیل دهندۀ آن برحسب چگالی شان شروع به جدا شدن از یکدیگر کردند . عناصر سنگین و فراوانی مانند آهن و نیکل هستۀ زمین را شکل دادند . در بیرون از هسته، عناصری متعدد به صورت مواد چگال انعطاف پذیر موسوم به جُبّه متراکم شدند . سرانجام لایۀ نازک سردی شامل سنگ های مملو از سیلیسیم موسوم به پوسته یا سنگ سپهر، در سطح زمین شکل گرفت . تشکیل پوستۀ زمین از تودۀ گداختۀ اولیه، حدود نیم میلیارد سال طول کشید .
جوّ زمین
جوّ زمین تنها جوّ سیاره ای در منظومه خورشیدی است که قابلیت نگهداری حیات را دارد . این جوّ از 78 درصد نیتروژن، 21 درصد اکسیژن و یک درصد مخلوطی از گاز های دیگر و بیشتر آرگون تشکیل شده است .
نظریه های متعددی برای منشأ این گاز ها مطرح شده است . یک نظریه حاکی از این است که وقتی زمین در حال شکل گرفتن بود، این گاز ها در لایه های سنگی زیر سطح پوسته زمین محبوس بودند، اما سرانجام از طریق فوران های آتشفشانی به خارج راه یافتند و جوّ زمین را تشکیل دادند . بخار آب، فراوان ترین ماده ای بود که بیرون جهید و با سرد شدن، مایع شد و اقیانوس ها را به وجود آورد . گاز کربنیک از نظر کمیت، بعد از آب قرار می گرفت اما بخش عمدۀ آن در آب اقیانوس ها حل شده یا طی واکنش هایی با سایر مواد موجود در سنگ ها، تغییر شیمیایی کرد . نیتروژن به مقدار کمتری انتشار پیدا کرد و به همین شکل کنونی خود باقی ماند، زیرا هرگز واکنشی نکرد و متراکم هم نشد ( یعنی از حالت گاز به حالت مایع در نیامد ) . تصور می شود که به همان خاطر در حال حاضر، نیتروژن، فراوان ترین گاز جوّ زمین است .
سطح زمین
سطح زمین به دو بخش خشکی و اقیانوس ها تقسیم شده است . حدود 9ر148 میلیون کیلومتر مربع از سطح زمین خشکی است، حال آنکه اقیانوس ها تقریباً 3ر361 میلیون کیلومتر مربع آن را فرا گرفته اند . خشکی ها به طور مرتب در حال تغییراند، اما این امر به کندی صورت می گیرد . خشکی ها مطابق فرایندی که زمین ساخت صفحه ای نامیده می شود حرکت می کنند، به هم می خورند، شکسته و از هم جدا می شوند . سنگ سپهر پوسته سنگی یک پارچه ای نیست بلکه از قطعه های عظیمی موسوم به صفحه تشکیل شده است . این قطعات به طور پیوسته در حال حرکت اند، زیرا درون زمین با هسته ای که هنوز مذاب ( مایع ) است، بر اثر جریانات همرفتی ( یا چرخشی ) بزرگ مقیاس جُبّه فوقانی، پر تحرک است . این کورۀ غول آسای زیر سطح زمین، خشکی ها را کمتر از چند سانتی متر در سال حرکت می دهد، اما همین امر برای پیامد هایی عظیم کفایت می کند . اکنون چرخۀ بی پایان کوه زایی ( که حرکت صفحه های پوستۀ زمین موجب آن می شود ) و فرسایش ( در اثر باد و آب ) هر بخش از سطح زمین را به شکلی در آورده است .





منبع: دانشنامه همگاني نجوم - ديويد نيوتن و... - مترجم: مهرداد سرمدي و...


۷ نظر:

امیررضا گفت...

سلام جناب مجتبی،
امیدوارم هر جا که هستی موفق باشی. من فقط یه چند تا پیشنهاد برادرانه دارم، همین!
- وبلاگت خیلی سنگینه. من که اینترنتم پر سرعته کلی طول کشید، وای به حال کسی که دایال آپ داره!

-مطالبت رو خودت می نویسی؟ (فکر نکنم!) اگه واقعا" خودت می نویسی که هیچی اگه خودت نمی نویسی لطفا" منبعشو ذکر کن.

-راستشو بخوای وبلاگت خیلی خشکه!

موفق باشی

امیررضا گفت...

راستی Astrologer یعنی one who attempts to predict the future by the state of the stars!
کسی که آینده را با وضعیت ستارگان پیشبینی می کند. (فکر نکنم به علم نجوم ربطی داشته باشه!)

عمه گفت...

سلام عزیزم
تلسکوپت مبارکه
مطالبت دیگه خیلی داره تخصصی میشه ها

زمانیان گفت...

سلام مجتبای عزیز
هنوز کوچک بودی که دیدمت. چندین بار. وقتی کوچکنرها بزرگ و بزرکتر می شن ما بزرکتر ها دیگه احساس پیری می کنیم.خیلی خوشحال شدم وقتی دیدم وبلاگ به این خوبی و تخصصی داری. راستش رو بخواهی پسر من هم که الان سال اول مکانیک می خونه خیلی علاقه به نجوم داره. همش تو آسموناست.
وقتی مطالب وبلاگت رو می خوندم احساس کردم که من توی این فضای بیکران - توی این هستی بی شمار و روی این زمین پهناور چه می کنم. عجب احساس ترسی؟ عجب احساس حقارتی در برابر این همه عظمت.
برایت آرزوی خوشبختی و سعادت می کنم.

امیررضا گفت...

چرا دیگه نمی نویسی؟

شهرام گفت...

آقا امیر رضا
این پسر مافعلاً گرفتار امتحانات است. اما خواهد نوشت.

علیرضا گفت...

سلام.
اول از همه تبریک به این ذوق بالا که آسمون رو برای پرداختن بهش توی فضای مجازی انتخاب کردی!دوم تبریک به فضای زیبای وبلاگت و مطالب قوی.

به قول برنامه ی آسمان شب، آسمان دنیای بدون مرز، دنیای بدون جنگه. مخصوصا توی این روز ها که دیگه روی زمین نشانی از صلح و زیبایی دیده نمی شه، شاید آسمون بتونه همدم خوبی برای ما باشه. من از کوچیکی به نجوم علاقه داشتم. حتی کتاب نجوم دینامیکی یا همون دینامیک اجسام سماوی رو با هزار زور و ضرب توی 16 سالگی خوندم! اون موقع از معادلاتش هیچ سر در نمی آوردم. ولی نکات دیگه ای هم برای خوندن پیدا می شد که در سطح من باشه. خلاصه اینکه روی کاغذو به صورت تئوری، با آسمون آشنا هستم، اما دریغ از یک تلسکوپ کوچولو یا یه دوربین دو چشمی! که واقعا بهت غبطه می خورم که همچنین ابزار فوق العاده ای در دست داری.تنها رصدی که از آسمون داشتم اقمار مشتری بود که توی سازمان نجوم آماتوری رصد کردم. همون چهار برادر یو، کالیستو،گانیمد و اروپا که گالیله زحمت کشفشون رو کشید! به هر حال امیدوارم که رابطه ات با دنیای بدون مرز و بدون جنگ قطع نشه و همواره از پرداختن به اون لذت ببری.