۱۹ آذر ۱۳۸۸

زمين

زمین سومین سیاره از جانب خورشید، سیارۀ موطن ماست . بیشتر سطح زمین ( یا حدود 70% آن را ) آب فرا گرفته است و دارای جوّی نیتروژنی – اکسیژنی با چگالی متوسط است که از تنها حیات شناخته شده عالم حمایت می کند . وقتی از فضا به زمین نگاه می کنیم، به شکل گوی آبی رنگ درخشانی دیده می شود که ابر های سفید چرخانی، اقیانوس های پهناور آن و خشکی هایی را که شکل نا منظم و رنگ های متفاوتی از سبز، زرد، قهوه ای و سفید دارند، می پوشانند .

زمین در فاصله حدود 150،000،000 کیلومتری برگرد خورشید می گردد و گردش بیضوی آن 26ر365 روز طول می کشد . این سیاره تقریباً هر 24 ساعت یک بار حول محور خود می چرخد . زمین واقعاً کروی نیست بلکه در استوا اندکی برآمده است . قطر زمین در استوا تقریباً 12،760 کیلومتر است، در حالی که قطر آن در قطب ها 12،720 کیلومتر است . محیط زمین در استوا تقریباً برابر 40،000 کیلومتر است .
ماه تنها قمر طبیعی زمین، این سیاره را در فاصلۀ متوسطی در حدود 385،000 کیلومتری دور می زند . برخی از دانشمندان تصور می کنند که ماه و زمین را باید سیاره ای دو تایی پنداشت، زیرا ماه به نسبت سیارۀ ما در قیاس با قمر های بسیاری از سیاره های دیگر بزرگ تر است .
بر خلاف سیاره های دورتر که بیشتر از گاز های سبک تشکیل شده اند، زمین از عناصر سنگین مانند آهن و نیکل ساخته شده است و از این رو بسیار چگال تر است . زمین در آغاز به سبب تصادم هایی که 5ر4 میلیارد سال قبل موجب تشکیل آن شده است بسیار داغ بوده و سپس شروع به سرد شدن کرده است . اجزای تشکیل دهندۀ آن برحسب چگالی شان شروع به جدا شدن از یکدیگر کردند . عناصر سنگین و فراوانی مانند آهن و نیکل هستۀ زمین را شکل دادند . در بیرون از هسته، عناصری متعدد به صورت مواد چگال انعطاف پذیر موسوم به جُبّه متراکم شدند . سرانجام لایۀ نازک سردی شامل سنگ های مملو از سیلیسیم موسوم به پوسته یا سنگ سپهر، در سطح زمین شکل گرفت . تشکیل پوستۀ زمین از تودۀ گداختۀ اولیه، حدود نیم میلیارد سال طول کشید .
جوّ زمین
جوّ زمین تنها جوّ سیاره ای در منظومه خورشیدی است که قابلیت نگهداری حیات را دارد . این جوّ از 78 درصد نیتروژن، 21 درصد اکسیژن و یک درصد مخلوطی از گاز های دیگر و بیشتر آرگون تشکیل شده است .
نظریه های متعددی برای منشأ این گاز ها مطرح شده است . یک نظریه حاکی از این است که وقتی زمین در حال شکل گرفتن بود، این گاز ها در لایه های سنگی زیر سطح پوسته زمین محبوس بودند، اما سرانجام از طریق فوران های آتشفشانی به خارج راه یافتند و جوّ زمین را تشکیل دادند . بخار آب، فراوان ترین ماده ای بود که بیرون جهید و با سرد شدن، مایع شد و اقیانوس ها را به وجود آورد . گاز کربنیک از نظر کمیت، بعد از آب قرار می گرفت اما بخش عمدۀ آن در آب اقیانوس ها حل شده یا طی واکنش هایی با سایر مواد موجود در سنگ ها، تغییر شیمیایی کرد . نیتروژن به مقدار کمتری انتشار پیدا کرد و به همین شکل کنونی خود باقی ماند، زیرا هرگز واکنشی نکرد و متراکم هم نشد ( یعنی از حالت گاز به حالت مایع در نیامد ) . تصور می شود که به همان خاطر در حال حاضر، نیتروژن، فراوان ترین گاز جوّ زمین است .
سطح زمین
سطح زمین به دو بخش خشکی و اقیانوس ها تقسیم شده است . حدود 9ر148 میلیون کیلومتر مربع از سطح زمین خشکی است، حال آنکه اقیانوس ها تقریباً 3ر361 میلیون کیلومتر مربع آن را فرا گرفته اند . خشکی ها به طور مرتب در حال تغییراند، اما این امر به کندی صورت می گیرد . خشکی ها مطابق فرایندی که زمین ساخت صفحه ای نامیده می شود حرکت می کنند، به هم می خورند، شکسته و از هم جدا می شوند . سنگ سپهر پوسته سنگی یک پارچه ای نیست بلکه از قطعه های عظیمی موسوم به صفحه تشکیل شده است . این قطعات به طور پیوسته در حال حرکت اند، زیرا درون زمین با هسته ای که هنوز مذاب ( مایع ) است، بر اثر جریانات همرفتی ( یا چرخشی ) بزرگ مقیاس جُبّه فوقانی، پر تحرک است . این کورۀ غول آسای زیر سطح زمین، خشکی ها را کمتر از چند سانتی متر در سال حرکت می دهد، اما همین امر برای پیامد هایی عظیم کفایت می کند . اکنون چرخۀ بی پایان کوه زایی ( که حرکت صفحه های پوستۀ زمین موجب آن می شود ) و فرسایش ( در اثر باد و آب ) هر بخش از سطح زمین را به شکلی در آورده است .





منبع: دانشنامه همگاني نجوم - ديويد نيوتن و... - مترجم: مهرداد سرمدي و...


۱۲ آذر ۱۳۸۸

شناخت بیشتر سیارات منظومه خورشیدی ( سیارات بیرونی )


 مشتری
مشتری، برجیس، یا اورمزد پنجمین سیاره از سمت خورشید، بزرگ ترین و سنگین ترین سیارۀ منظومۀ خورشیدی ماست . مشتری 1،300 برابر زمین است و جرم  آن بیش از 300 برابر جرم زمین و 5ر2 مرتبه سنگین تر از مجموع جرم سیاره های دیگر منظومۀ خورشیدی است . قطر این سیاره بیش از 142،000 کیلومتر یا یازده برابر قطر 12،700 کیلومتری زمین است . مدار مشتری در 770 میلیون کیلومتری خورشید قرار دارد و این سیاره تقریباً هر 12 سال یک بار این مدار را دور می زند .
مشتری با داشتن 39 قمر شناسایی شده، خود منظومۀ کوچکی به حساب می آید . این سیاره بعد از خورشید، ( ماه ) و زهره، معمولاً درخشان ترین جسم در آسمان است . به علت نامعلومی نوری که از آن بازتاب می شود دو برابر شدیدتر از نوری است که خورشید به آن می تابد .
با تلسکوپ، مشتری به صورت کره ای با نوار های مواج و رنگارنگ به نظر می رسد . این نوار ها ممکن است نتیجۀ چرخش سریع سیاره باشند . یک روز مشتری کمتر از 10 ساعت زمینی طول می کشد . ( که با روز 24 ساعته زمین قابل مقایسه است ).
بارزترین مشخصۀ مشتری، لکۀ سرخ بزرگ آن است . این لکه در واقع توفان مواجی است که درازای آن 25،700 کیلومتر و پهنایش 14،000 کیلومتر برآورده شده است و مساحت آن به قدری زیاد است که دو کره مثل زمین را دربر می گیرد . رنگ سرخ لکه، ممکن است مربوط به گوگرد یا فسفر باشد . اما هیچ کَس در این مورد اطمینان ندارد . در پایین لکه، سه منطقۀ بیضی شکل سفید وجود دارد که هر یک، توفانی تقریباً به بزرگی مریخ است .




زحل
زحل یا کیوان، ششمین سیاره از جانب خورشید، ( در زبان های اروپایی ) به نام ساترن، یا رب النوع رومی کشاورزی نامیده شده است که مبنای آن کرونوس، رب النوع یونانی است . این دومین سیارۀ بزرگ منظومۀ خورشیدی، دارای قطر استوایی تقریبی 120،600 کیلومتر است . زحل به رغم اندازۀ بزرگش، کم چگال ترین سیاره است . این سیاره، تقریباً سی درصد کم چگال تر از آب است یعنی اگر در ظرف آبی که به اندازۀ کافی بزرگ باشد، قرار داده شود، غوطه ور می ماند .
چرخش محوری زحل بسیار سریع است و طی 5ر10 ساعت زمینی کامل می شود . قطب های سیاره بر اثر این چرخش سریع، تخت شده است . اندازۀ دور تا دور آن در استوا، ده درصد بزرگ تر از اندازه دور تا دور قطب به قطب آن است . برعکس طول روز، سال زحل بسیار طولانی است . هر دور گردش کامل سیاره پیرامون خورشید، به دلیل فاصله متوسط 4ر1 میلیارد کیلومتری آن از خورشید، 5ر29 سال زمینی طول می کشد .
زحل بیشتر از گاز تشکیل شده است . ابر های زرد و کدر آن از آمونیاک متبلورند و با باد های شرق وزان که در استوای سیاره سرعتی بیش از 1،770 کیلومتر در ساعت دارند، به درون نوار هایی روبیده می شوند .باد های نزدیک دو قطب ملایم ترند . پوشش زحل دریایی از هیدروژن و هلیم مایع است که رفته رفته ( با پیش روی در عمق ) به شکل هیدروژن فلزی در می آید . این دریا جریان های الکتریکی بسیار قوی را هدایت می کند که تولید کنندۀ میدان مغناطیسی پر توان سیاره اند . هستۀ زحل، که چندین برابر زمین است، از سنگ و یخ تشکیل شده است . جوّ سیاره دارای حدود 97 درصد هیدروژن، 3 درصد هلیم، و مقادیری متان و آمونیاک است . دانشمندان دمای سطح سیاره را حدود منهای 168 درجۀ سلسیوس بر آورد می کنند .
برجسته ترین ویژگی زحل حلقه های آن است . سه سیاره بزرگ دیگر ( مشتری، اورانوس، و نپتون ) هم دارای حلقه اند، امّا زحل چشم گیرترین حلقه ها را دارد . اخترشناسان قرن ها فکر می کردند که حلقه ها قمر های سیاره اند، در سال 1658، اخترشناس هلندی، کریستیان هویگنس ( 1629 - 1695 ) تشخیص داد که ساختار های اطراف زحل، حلقه هستند . در سال های بعد، که استفاده از تلسکوپ های قوی تر امکان پذیر شد، اخترشناسان به تعداد حلقه های بیشتری در پیرامون سیاره پی بردند .






اورانوس
اورانوس، هفتمین سیارۀ منظومۀ خورشیدی از جانب خورشید، احتمالاً در گذشته خود با جسمی عظیم برخورد داشته است . این برخورد سیاره را به پهلو انداخته و به آن مداری منحصر به فرد داده است . اورانوس بر خلاف سایر سیارات که محور هایشان کم و بیش عمود بر مدار آن ها است، با محوری منطبق بر صفحۀ مداری اش، بر پهلوی خود می چرخد .
هر گردش کامل این سیاره به دور خورشید حدود 84 سال زمینی و هر دور چرخش حول محور آن 18 ساعت طول می کشد . از آنجا که همواره قطب های اورانوس – و نه استوای آن – رو در روی خورشیدند، هر قطب آن به مدت 42 سال پی در پی زمینی، در برابر نور آفتاب قرار می گیرد .




نپتون
نپتون یا هشتمین سیاره از جانب خورشید را، یوهان گاله، اخترشناس آلمانی ( 1812 - 1910 ) در سال 1846 کشف کرد . وی این سیاره را بر اساس پیش بینی هایی محاسباتی اوربن لووریه، اخترشناس فرانسوی ( 1811 - 1877 ) و جان کاوچ ادمز، اخترشناس انگلیسی ( 1819 - 1892 ) یافت . فاصلۀ ( 5ر4 میلیارد کیلومتری ) نپتون از خورشید به قدری زیاد است که رصد آن را دشوار می سازد . تا این اواخر دانسته ها دربارۀ این سیاره بسیار اندک بود . در اوت سال 1989 ویاجر 2، کاوشگر فضایی آمریکا به نپتون رسید و به پاسخ هایی در مورد این گوی اسرار آمیز و زیبا دست یافت . نپتون سیاره ای بزرگ به جرم 17 برابر جرم زمین و قطر استوایی در حدود 50 هزار کیلومتر است .
نپتون کمی سریع تر از زمین به دور خود می چرخد، و روز آن اندکی از 19 ساعت زمینی بیشتر است، حال آنکه هر دور کامل حرکت انتقالی آن به دور خورشید، در حدود 164 سال زمینی است .





منبع: دانشنامه همگاني نجوم - ديويد نيوتن و... - مترجم: مهرداد سرمدي و...

۶ آذر ۱۳۸۸

شناخت بیشتر سیارات منظومه خورشیدی ( سیارات درونی )


عطارد
کوچکترین سیاره منظومه شمسی و نزدیک ترین سیاره به خورشید است . درخشش خورشید باعث می شود که رصد عطارد از زمین به دشواری صورت گیرد . عطارد درست تنها یک ساعت پیش از طلوع و یا یک ساعت بعد از غروب خورشید در بالای افق قابل مشاهده است . اروپائیان عطارد را به نام مرکوری یا رب النوع رومی سخنوری که صندل هایی بالدار داشته، بام گذاری کرده اند، زیرا گردش آن به دور خورشید بسیار سریع است و تنها 88 روز طول می کشد . عطارد بر خلاف سال کوتاهش، روزی بسیار طولانی دارد . یک چرخش کامل این سیاره، 59 روز زمینی طول می کشد .

عطارد، دومین سیارۀ کوچک منظومۀ خورشیدی است ( یعنی تنها پلوتو از آن کوچکتر است ) . قطر عطارد حدود 4،800 کیلومتر است و با وجود این، جرم آن تنها 5ر5 درصد جرم زمین است ( قطر زمین حدود 12،700 کیلومتر است ) . میانگین فاصلۀ عطارد از خورشید برابر 58 میلیون کیلومتر است . میدان گرانشی شدید خورشید، تأثیر زیادی بر مدار عطارد دارد و آن را به بیضی کشیده ای تبدیل کرده است .


زهره

زهره یا ناهید، دومین سیاره از جانب خورشید، نزدیک ترین سیارۀ همسایۀ زمین است . این سیاره، بسته به این که چه فصلی از سال باشد، تا تا سه ساعت بعد از غروب یا سه ساعت قبل از طلوع آفتاب در آسمان قابل مشاهده است . همین الگو باعث شده است که منجمان پیشین آن را ( ستارۀ صبحگاهی ) یا ( ستارۀ شامگاهی ) تلقی کنند . اروپائیان زهره را ونوس Venus می نامند که همان الهۀ عشق و زیبایی رومی است . در طول تاریخ، این سیاره یکی از زیبا ترین اجرام آسمان تلقی شده است . زهره و زمین تا مدت ها به عنوان دو سیارۀ خواهر مورد توجه بوده اند، دلیل این مقایسه آن است که دو سیاره از نظر اندازه، جرم، و سن همانند هم هستند . قطر زهره در استوای آن 12،000 کیلومتر است . این سیاره در فاصلۀ متوسط 107 میلیون کیلومتری، دور خورشید می گردد . یک گردش کامل زهره به دور خورشید 225 روز زمینی طول می کشد . چرخش محوری سیاره بسیار کُند تر ( از زمین ) است، به نحوی که یک دور کامل آن 243 روز زمینی طول می کشد . چرخش محوری زهره، مانند اورانوس و پلوتو، در خلاف راستای گردش آن به دور خورشید است .

 قطب شمال زهره
زمین

( به علت مفصل بودن مطلب، در پستی جداگانه ارائه می شود . )

مریخ

مریخ یا بهرام، چهارمین سیاره از سمت خورشید، ( در زبان های اروپایی ) به نام ( مارس ) یا خدای رومی جنگ نامیده شده است . این سیاره، سیاره ای برهوت، متروک و آکنده از حفره است که دستخوش توفان های مکرر و سهمگین غبار قرار دارد . این سیاره دارای اکسیژن اندکی است، آب مایع ندارد و تابش فرابنفش که هر شکلی از حیات را از بین می برد در آن فراوان است . دامنۀ دما در آن از 27 درجۀ سلسیوس در نیم روز تا منهای 73 درجۀ سلسیوس در نیم شب است . مریخ به سبب رنگ سرخ بارز ظاهر آن در آسمان، به سیارۀ سرخ معروف است .


مریخ تقریباً 225 میلیون کیلومتر از خورشید فاصله دارد . قطر آن حدود 6،800 کیلومتر یا اندکی بیش از نصف قطر زمین است . چرخش محوری آن کمی بیش از یک روز زمینی است . از آنجا که مریخ مدار پیرامون خورشید را در هر 687 روز ( زمینی ) دور می زند، فصل های آن تقریباً دو برابر فصل های زمین طول می کشد .






منبع: دانشنامه همگاني نجوم - ديويد نيوتن و... - مترجم: مهرداد سرمدي و...

۲۸ آبان ۱۳۸۸

خورشيد


خورشید چیست ؟
خورشید، ستاره ای معمولی، شبیه ستاره های بیشمار دیگری است که در آسمان می بینیم، هر چند که ممکن است چنین به نظر نرسد .
خورشید به نظر ما بزرگ می آید زیرا نسبتاً به ما نزدیک است . همۀ ستاره های دیگر چون نقاط کوچک نورانی در آسمان به نظر می آیند زیرا بسیار دور اند . دلیل توجّه ما به این ستاره ( خورشید ) آن است که زمین گرمی و نور، یعنی انرژی را که برای بقای حیات اهمیت اساسی دارد از آن کسب می کند . خورشید، ستاره ای میانسال است . خورشید گویی است که بیشتر از هیدروژن وهلیم تشکیل شده است و مقدار اندکی کربن، نیتروژن، اکسیژن و اندکی فلز سنگین دارد . قطر تقریبی آن 1،392،000 کیلومتر یا حدود 109 برابر قطر زمین است . خورشید به قدری بزرگ است که بیش از 3ر 1 میلیون زمین را می توان در آن جا داد و حدود 8ر 99 درصد از جرم منظومۀ خورشیدی را در مدارهاشان نگاه داشته است .
هسته خورشید
هستۀ خورشید تقریباً در 502،000 کیلومتری زیر رویۀ سطحی آن قرار گرفته است . این هسته با قطر 386،160 کیلومتر، تنها 3 درصد حجم خورشید را اشغال کرده است . با این حال به حدی چگال است که حدود 60 درصد جرم خورشید را در بر می گیرد .
دمای باور نکردنی این ناحیۀ چگال 15،000،000 درجۀ سلسیوس است . گداخت هسته ای – یا فرایند تولید گرمای خورشید – در این ناحیه صورت می گیرد . با به هم پیوستن چهار هستۀ اتم هیدروژن، تحت فشار و گرمایی مهیب، یک هستۀ هلیم پدید می آید و در این فرایند مقدار عظیمی انرژی آزاد می شود . مقدار هلیم موجود در خورشید، نشانگر آن است که گداخت هیدروژن به هلیم، می بایست از حدود 5ر 4 میلیارد سال قبل شروع شده باشد . دانشمندان برآورد کردنده اند که خورشید آن قدر هیدروژن دارد که تا 5 میلیارد سال دیگر نیز انرژی تولید کند .
ناحیه ای موسوم به منطقۀ تابشی، هستۀ خورشید را پوشانیده و در آن، گرمای هستۀ در پلاسمای داغ مجاور پخش می شود ( پلاسما ماده ای ساخته شده از یون ها { یا ذرات دارای بار الکتریکی } و الکترون هاست ). در بالای منطقۀ تابشی، منطقه همرفتی قرار دارد . گرما در آن جا از طریق جا به جایی آرام جریان های گازی به طرف رویه پیش می رود .
چرخۀ فعالیت خورشیدی
چرخۀ فعالیت خورشیدی، تغییرات دوره ای در اجزائی فعال، نظیر لک های خورشیدی، زبانه ها و شراره ها در جوّ و رویۀ مرئی خورشید است . فعالیت لک های خورشیدی، معمولاً بر چرخه ای 11 ساله منطبق می شود، که فاصله زمانی میان دو وضعیتی است که شمار لک ها در آنها بیشینه ( ماکزیموم ) است . پا به پای بروز تغییر در شمار لک های خورشیدی، تغییراتی در زبانه ها و شراره ها رخ می دهد . افزایش تمامی این فعالیت های خورشیدی، باد خورشیدی و سایر مواد بیرون ریخته از خورشید را بیشتر می کند . و این امر به نوبۀ خود، نمایان شدن شفق ها در جوّ زمین را افزایش می دهد و موجب بروز اختلال در ارتباطات رادیویی می شود .
پایان کار خورشید
خورشید 10 درصد پایان عمر خود را به صورت غول سرخ سپری خواهد کرد . در خلال این دوره دمای رویۀ خورشید به حد فاصل 1،727 تا 3،727 درجه سلسیبوس اُفت خواهد کرد و رنگ آن سرخگون خواهد شد . قطر آن ده برابر گسترده تر می شود و طی فرایندی زمین را در خود فرو می برد . سپس جوّ خورشید { در فضا } شناور خواهد شد و تنها هسته ای تابان موسوم به کوتولۀ سفید که تا ابد سرد خواهد بود، از آن بر جای می ماند .



منابع: 1. نجوم به زبان ساده - ماير دگاني - مترجم: محمدرضا خواجه‌پور
2. دانشنامه همگاني نجوم - ديويد نيوتن و... - مترجم: مهرداد سرمدي و...

۲۲ آبان ۱۳۸۸

دنباله دار ها

دنباله دار چیست ؟

ستاره های دنباله دار یا دنباله دار ها اجرامی آسمانی با شکل منحصر به فرد و اندازۀ بزرگ اند که گهگاه ظاهر می شوند . یک ستارۀ دنباله دار نمونه تشکیل شده است از یک کره نورانی یا رأس که به استوانه ای رقیق و دراز به نام دنباله دار ( ذنب ) متصل است . رأس ممکن است به بزرگی خورشید به نظر آید و دنباله قوسی را در آسمان رسم می کند .

دنباله دار که به چشم برهنه چون ماه بی حرکت به نظر می آید، در واقع با سرعت صدها کیلومتر در ثانیه حرکت می کند . سرعت دقیق آن را می توان از روی تغییر مکان آن نسبت به ستارگان ثابت تعیین کرد .

بیش از هزار دنباله دار شناخته شده است و هر ساله نیز چندین دنباله دار جدید کشف می شود . اکثریت عظیم آن ها به قدری کم نور اند که به چشم برهنه مرئی نیستند . ستاره های دنباله دار نسبتاً بزرگ، نادر اند . این ها، به طور متوسط یکی دو بار در طول یک عمر پدیدار می شوند .

از بیش هزار دنباله دار شناخته شده در حدود 260 تا در " مدار های بسته " یعنی در مسیر هایی کم و بیش کشیده و سیگار مانند، حرکت می کنند . این واقعیت که مداری بسته است، یعنی اول و آخری ندارد، دارای اهمیت زیادی است . دنباله دار هایی که چنین مدار هایی را می پیمایند پیوسته مسیر واحدی را دور می زنند . بسیاری از آن ها چندین بار به نزدیکی زمین باز گشته اند و مشاهده شده اند .

مدار های صدها ستارۀ دنباله دار دیگر یا سهمی است یا هذلولی . به احتمال زیاد، این ها فقط یک بار در نزدیکی زمین ظاهر می شوند، از فضای خارج می آیند، دور می زنند و سپس می رون و دیگر هم دیده نخواهند شد .

افسونی باستانی

در دوران های متمادی، دنباله دار ها عموماً به خاطر شکل نامتعارف و ظهور ناگهانی شان، به عنوان طالع نیک و بد تلقّی می شدند . دنباله داری را که در سال 44 پیش لز میلاد، اندکی پس از قتل ژولیوس سزار، فرمانروای مستبد روم پدیدار شد، روح بازگشتۀ او می دانستند . دنباله دار در سال 684 میلادی را عامل شیوع طاعونی تلقی کردند که هزاران نفر را به هلاکت رسانده بود .

بسیاری از مردم قرن ها بر این باور بودند که زمین در مرکز منظومۀ خورشیدی قرار دارد و خورشید و سایر سیارات، پیرامون آن مدار پیمایی می کنند . آن ها همچنین معتقد که دنباله دار ها بخشی از جوّ زمین اند . در قرن شانزدهم اخترشناس لهستانی، نیکولاوس کوپرنیک ( کوپرنیکوس ) ( 1473 – 1543 )، نظریه ای را مطرح ساخت که خورشید را در مرکز منظومۀ خورشیدی و زمین و سایر سیارات را در مدار هایی پیرامون آن قرار می داد . سرانجام هنگامی که اخترشناسان تشخیص دادند که دنباله دار ها در فضایی فراتر از جوّ زمین قرار دارند، کوشیدند که منشأ، تکوین، حرکت، شکل مدار و مفهوم دنباله دار ها را معلوم سازند .

منشأ دنباله دار ها

دنباله دار ها در شمار ابتدایی ترین اجرام منظومۀ خورشیدی قرار می گیرند .آنها احتمالاً پس ماندۀ زمان شکل گیری خورشید ما و سیارات در 5ر4 میلیارد سال پیش اند .مقبول ترین نظریه در خصوص منشأ دنباله دار ها را اختر شناس هلندی یان اورت ( 1900 - 1992 ) در سال 1950 مطرح کرد . او معتقد بود که بیش از 100 میلیارد دنباله دارِ غیر فعال، در حاشیۀ بیرونی و بسیار سرد منظومۀ خورشیدی، در محدوده ای حد فاصل 50،000 تا 150،000 یکای اخترشناختی ( AU ) از خورشید قرار گرفته اند . ( یکای اختر شناختی برابر با میانگین فاصله زمین تا خورشید است . ) این دنباله دار ها در پهنۀ عظیمی موسوم به ابر اورت باقی می مانند تا اینکه گرانش ستاره ای عبور کننده، یکی از آن ها را به مداری پیرامون خورشید براند .

در سال 1951، اخترشناس هلندی دیگری به نام گرارد کویپر ( 1905 - 1973 )، سرچشمۀ دیگری را برای دنباله دار ها، مطرح ساخت که در لبۀ منظومۀ خورشیدی و 1،000 بار نزدیک تر از ابر اورت واقع است . کمربند فرضی کویپر در جایی حد فاصل 35 تا 1،000 یکای اختر شناختی خورشید قرار می گیرد . این کمربند، شمار تخمینی ده میلیون، تا یک میلیارد دنباله دار را در خود جای می دهد که این مقدار، بسیار کمتر از دنباله دار های ابر اورت است .

مرگ دنباله دار ها

چندین نظریه در زمینۀ سرانجام زندگی دنباله دار ها وجود دارد . رایج ترین آنها این است که هستۀ دنباله دار تکه تکه یا منفجر می شود، و در نتیجه ممکن است رگباری شخانه ای پدید آورد . همچنین مظرح شده است که دنباله دار ها دست آخر از تکاپو می افتند و به صورت سیارک صحنه را ترک می کنند . نظریۀ دیگری نیز می گوید که گرانش یا آشفتگی دیگری باعث خروج دنباله دار از منظومۀ خورشیدی و رهسپار شدن آن به ملأ بین ستاره ای می شود .



 دنباله دار 'Neat' 




منابع: 1. نجوم به زبان ساده - ماير دگاني - مترجم: محمدرضا خواجه‌پور
2. دانشنامه همگاني نجوم - ديويد نيوتن و... - مترجم: مهرداد سرمدي و...

۱۵ آبان ۱۳۸۸

سیارک ها


سیارک چیست ؟

سیارک ها اجرام جامد کوچکی با شکل های نامنظم اند که مانند سیارات بزرگ به دور خورشید می گردند و تفاوت عمدۀ آن ها با سیارات در اندازۀ آن ها است . آن ها را به نام سیارات صغار یا سیارات خرد نیز می شناسند . سرس بزرگ ترین سیارک، قطری برابر با 800 کیلومتر دارد، اما قطر بسیاری از آن ها فقط حدود سه کیلومتر است . نخستین سیارک در اول ژانویۀ 1801 کشف شد . از آن پس تعداد زیادی از آن ها کشف شده اند . تخمین زده می شود که با یک تلسکوپ بزرگ می توان از بیش از 1000000 سیارک عکسبرداری کرد .

سیارک ها نیز با انعکاس نور آفتاب می درخشند، ولی چون سطحشان کوچک است، مقدار نور منعکس شده بسیار اندک است . سیارک ها را بدون تلسکوپ نمی توان دید . بیشتر سیارک ها یا خرده سنگ های کربنی تشکیل شده اند، در حالی که سایر آن ها ( سیارک هایی که در فاصله دورتری از خورشید قرار دارند ) شامل آهن، نیکل، و مقادیر کمی عناصر دیگر هستند . سیارکی به نام فولوس، از مادۀ سرخ رنگی پوشیده شده که ممکن است شامل همان ترکیباتی باشد که مواد زنده از آن ها شکل گرفته است .

زمانی دانشمندان تصور می کردند که سیارک ها، باقی ماندۀ سیارات منفجر شده اند . این نظریه به سرعت کنار گذاشته شد، چرا که بسیاری از آن ها کوچک اند، به نحوی که اگر تمام سیارک های شناسایی شده را با هم جمع کنیم، جسمی را تشکیل می دهند که اندازه آن از قمر زمین کوچک تر است . اکنون دانشمندان بر این باورند که سیارک ها ذرات سیاره ای یا قطعاتی قدیمی از موادی اند که به هنگام شکل گیری منظومه خورشیدی بر جا مانده اند و شاید هم به علت قوی بودن نیروی گرانشی مشتری، هیچ گاه فرصت گرد آمدن و تشکیل سیاره نداشته اند . اجسام سیارک مانند، نخستین ساختار هایی بودند که حدود 6ر4 میلیارد سال پیش در منظومۀ خورشیدی، شکل گرفتند . به همین دلیل، سیارک ها اطلاعات با ارزشی را دربارۀ چگونگی آغاز منظومۀ خورشیدی ما در خود حفظ کرده اند .

کمربند سیارک

بیشتر سیارک ها روی نوار یا کمربندی حد فاصل مدار های مریخ و مشتری قرار دارند . این کمربند، با فاصله هایی به نام شکاف کرک وود ( که به نام کاشفشان، دانیل کرک وود، اخترشناس آمریکایی قرن نوزدهم نامیده شده اند ) به نوار هایی کوچک تر تقسیم می شود . شکاف های کرک وود فضاهایی هستند که در آنها، بر اثر نیروی گرانشی مشتری، هیچ جسمی نمی تواند در مدار قرار بگیرد .

همه سیارک ها در کمربند اصلی قرار ندارند . سیارک های تروایی دو گروه اند که هر کدام در یک طرف مشتری جای گرفته اند . این آرایش به خاطر جاذبه گرانشی خورشید و مشتری است . ردۀ دیگری از سیارک ها، مدار های چندین سیاره را قطع می کنند . 
برخورد با زمین

گروهی از سیارک ها به نام اجسام آپولویی، مدار زمین را قطع می کنند . این اجسام ممکن است نسبتاً به زمین نزدیک شوند، و بعضی از آن ها حتی با این سیاره برخورد کنند . در سال 1908، سیارکی به قطر تقریبی 160 متر وارد جوّ و بر فراز سیبری مرکزی منفجر شد . این انفجار، قارچی از ابر تولید کرد، رمه ای از گوزن های شمالی را به طور کامل نابود ساخت، درختان را تا فاصلۀ چند کیلومتری از ریشه در آورد و سوزاند، و تا 1000 کیلومتر دورتر، پنجره ساختمان ها را خرد کرد . برآورد می شود که سیارک هایی تا ده برابر بزرگ تر از این، هر چند صد سال یک بار با زمین برخورد می کنند .

حدود 65 میلیون سال پیش، سیارکی در دماغۀ شمالی شبۀ جزیره یوکاتان واقع در مکزیک با زمین برخورد کرد . این سیارک که چیک سولوب نام گرفته است، گودالی به قطر تقریبی 300 کیلومتر در پایین خلیج مکزیک بر جای گذاشت . برخی از دانشمندان بر این باورند که جهنم ناشی از این برخورد، صد ها هزار گونۀ گیاهی و جانوری را سوزانده و موجب انقراض نسل دایناسور ها شده است .


کمربند سیارک در مدار


منابع: 1. نجوم به زبان ساده - ماير دگاني - مترجم: محمدرضا خواجه‌پور
2.
دانشنامه همگاني نجوم - ديويد نيوتن و... - مترجم: مهرداد سرمدي و...

۷ آبان ۱۳۸۸

سیاره

    سیاره چیست ؟
سیارات اجرام تقریبا کروی جامد و بزرگی هستند که به دور خورشید می گردند . البته سیاره ای که بهتر از همه می شناسیم، زمین خودمان است . همه سیارات نسبتا سرداند و بازتاب نور خورشید آن ها را مرئی می کند؛ بعضی از آن ها را هر چند وقت یک بار می توان با چشم برهنه دید . ولی سه سیاره را فقط به کمک تلسکوپ می توان مشاهده کرد . در نظر اوّل، سیارات هم مانند انبوه ستاره هایی اند که در آسمان می درخشند، ولی یک ناظر می تواند به کمک یکی از مشخصات زیرین، یا بیشتر، سیاره را تشخیص دهد .
1. سیارات با نوری پایدار می درخشند، در حالی که در مورد ستاره ها چنین نیست . نوری که از ستاره ها به چشمان ما می رسد، به نظر می اید که هم از نظر رنگ و هم از نظر روشنی، به سرعت تغییر می کند . این تغییرات رنگ و روشنی همان چشمک زدن ستاره ها است .
2. سیارات آسمان را سیر می کنند . سیاره ای که زمانی نزدیک ستاره ای بوده ممکن است بعداً در نزدیکی ستاره ای دیگر مشاهده شود . از طرف دیگر ستاره ها نسبت به یکدیگر ظاهراً مواضع ثابتی را اشغال می کنند . واژه سیاره خود به معنی "سیر کننده" است .
3. سیارات در تلسکوپ، به صورت قرص های کوچک نورانی اند . هرچه بزرگ نمایی تلسکوپ بیشتر باشد، قطر قرص بزرگ تر است . ستاره ها، حتی با بزرگترین تلسکوپ های موجود هم فقط به صورت نقاط نورانی به نظر می رسند . حتی با تلسکوپ پنج متری هم به صورت نقاطی که قطر قابل سنجشی ندارند به چشم می آیند .
4. سیارات را فقط می توان در نوار باریکی در آسمان دید . حرکات آن ها به مرز های این نوار محدود است . البته ستاره ها را می توان در هر قسمتی از آسمان یافت .
نه سیارۀ منظومۀ خورشیدی، که در مدار های بیضوی واقع در نزدیکی صفحۀ دارةالبروجی مدار پیمایی می کنند، به دو رده تقسیم می شوند : سیاره های درونی و سیاره های بیرونی . سیاره های درونی ( عطارد، زهره، زمین و مریخ ) از موادی خاکی ساخته شده اند که هسته ای فلزی شامل آهن و نیکل را در بر گرفته است . زمین و زهره جوّ هایی واقعی و اَبر ساز دارند و مریخ دارای جوّ رقیقی است که ترکیب آن مشابه جوّ رقیقی است که ترکیب آن مشابه جوّ زهره است .
سیاره های بیرونی مانند ( مشتری، زحل، اورانوس، نپتون و پلوتو ) به استثنای پلوتو، توده هایی عظیم از هیدروژن به شکل های گاز، مایع و جامدند که هسته هایی از سنگ و فلز به اندازه زمین را احاطه کرده اند . پلوتو از یخ و سنگ ساخته شده مشاهده می شوند، نشانۀ جریان تکوین سیاره ای اند .
اخترشناسان، سیاره هایی را در حال گردش دور ستاره هایی غیر از ستارۀ خورشید ما، پیدا کرده اند . نخستین بار در سال 1995، میشل مایور و دِدیا کوِلوز، سیاره ای را در پیرامون ستارۀ 51 اسب بالدار پیدا کرده اند، که این ستاره تقریباً دو قلوی همسان خورشید ما است . از آن هنگام تا سال 1999، حدود 25 سیارۀ " برون خورشید " کشف شد این سیاره های جدید، اغلب به بزرگی مشتری اند . این سیاره ها را به طور مستقیم نمی توان دید، اما با توجه به لَنگشی که با تلسکوپ های بزرگ در { چرخش } برخی از ستارگان مشاهده می شود، پی به وجود آنها می برند . لَنگش نتیجۀ کشش گرانشی سیاره هایی بزرگ در نزدیکی ستاره است . چون این سیاره ها، بزرگ، گازی و نزدیک ستاره است . چون این سیاره ها، بزرگ، گازی و نزدیک ستارۀ خود هستند، برای محافظت از حیات مناسب نیستند، اما وجود آنها نشان می دهد که گردش سیاره ها به دور خورشید ما، امری استثنایی نیست .



منابع: 1. نجوم به زبان ساده - ماير دگاني - مترجم: محمدرضا خواجه‌پور


2. دانشنامه همگاني نجوم - ديويد نيوتن و... - مترجم: مهرداد سرمدي و...

۱ آبان ۱۳۸۸

سحابی ها

سحابی چیست ؟
سحابی ، ابر وسیعی متشکل از غبار وگاز است گازهایی که آن را تشکیل می دهند بسیار رقیق و در دمایی کم اند . سحابی ها به علت نور خود نمی تابند بلکه بر اثر نور ستارگان مجاور قابل رؤیت اند . در صورتی که به این ترتیب مرئی شده باشند ، به ستاره ای محو و ابری می مانند . ولی به اندازه و ساختمان واقعی آن ها فقط به کمک تلسکوپ می توان پی برد . سحابی های دیگر ، تاریک اند و مانع نور ستارگانی می شوند که پشت آن ها قرار دارند .
سحابی درخشان
برخی از رده های مربوط به سحابی های درخشان عبارتند از : مارپیچی، سیاره ای، گسیلی ( نشری )، و بازتابی . سایر سحابی های باقی ماندۀ انفجار های   اَبَر نواختری اند .
در سال 1923، ادوین هابل، اختر شناس آمریکایی ( 1889 - 1953 ) موضوع مهمی را دربارۀ یکی از سحابی های مارپیچی کشف کرد و آن این بود که : سحابی مورد نظر در واقع کهکشان مارپیچی غول پیکری است پیش از آن اختر شناسان تصور می کردند سحابی بزرگ صورت فلکی امرأةالمسلسله ( زن با زنجیر ) ابری از گاز در درون کهکشان راه شیری است .
سحابی های سیاره ای به راستی ابر های گازی اند . این سحابی ها از آن رو سیاره ای نامیده می شوند که به هنگام مشاهده با تلسکوپ، مانند بعضی از سیاره ها گرد و سبز گون اند . اختر شناسان بر این باورند که سحابی سیاره ای، جوّ بیرونی و جدا شدۀ یک ستاره و شامل گاز هیدروژن است . این نوع سحابی محصول جانبی ستاره ای است که مراحل پایانی چرخۀ زندگی خود را پشت سر می گذارد . وقتی ستاره در مسیر تحول خود، از مرحلۀ غول سرخ می گذرد ، مثل ماری که پوست می اندازد جوّ خود را به بیرون می افکند . یکی از مشهور ترین سحابی های سیاره ای، سحابی حلقوی در صورت فلکی شلیاق است .

سحابی گسیلی، ابر گازی بر افروخته ای است که ستاره درخشان و داغی در نزدیکی آن قرار دارد . تابش فرابنفش پر انرژی گسیل شده از این ستاره، گاز را یونیده ( یا دارای بار الکتریکی ) می کند . وقتی الکترون ها با اتم های گاز، بازترکیب می شوند، گاز دستخوش فلوئورسانی می شود یعنی از خود نور گسیل می کند . مثال مشهور در این باره سحابی جبّار است . این سحابی، ابری سبزگون، سرشار از هیدروژن و پرستاره است که 20 سال نوری پهنا دارد . اختر شناسان تصور می کنند که این سحابی، یک مهد کودک اختری یا جایگاهی است که ستارگان جدید در آن در حال تشکیل اند .




سحابی های بازتابی نیز ابر های گازی درخشانی هستند، اما به اندازه سحابی های گسیلی فراوان نیستند . سحابی بازتابی، ابری آبی گون و دارای غبار است که نور ستارۀ روشن مجاور خود را باز می تاباند . آبی بودن این سحابی ها به همان دلیل آبی بودن آسمان زمین است . در آسمان زمین ما، طول موج آبی نور خورشید را مولکول های گاز، در جوّ، پراکنده می کنند . غبار سحابی به همین روش، نور ستاره را تنها در طول موج های مربوط به نور آبی می پراکند .



گونه آخر سحابی های درخشان، گونه ای است که بر اثر انفجار اَبَر نواختر تولید می شود . سحابی خرچنگی، یا تکه ای فوق العاده روشن در در صورت فلکی ثور، مشهور ترین سحابی از این نوع است . در مرکز آن سحابی، تپ اختری قرار دارد، تپ اختر، ستاره ای به سرعت چرخان و فوق العاده چگال، شامل نوترون است که پس از انفجار یک اَبَر نواختر بر جا می ماند .



سحابی تاریک
سحابی های تاریک نیز در ملاُ بین ستاره ای پراکنده شده اند . آنها از آن رو تاریک اند که از غباری ( مرکب از کربن، سیلیکون، منیزیم، آلومینیوم، و عناصر دیگر ) تشکیل شده اند . این غبار، نور، گسیل نمی کند و به قدری متراکم است که مانع از عبور نور ستاره ها می شود . این ابر های تاریک با تلسکوپ های نوری قابل رؤیت نیستند، امّا تابش فرو سرخ گسیل می کنند . بنابراین می توان آنها را یا به صورت تکه های تاریک با پس زمیبهُ نور مرئی ستاره ها و یا با تلسکوپ فرو سرخ شناسایی کرد . یک نمونه از سحابی های تاریک، ابری است که بخشی از صورت فلکی دجاجه را در کهکشان ما پوشانده است .


منابع: 1. نجوم به زبان ساده - ماير دگاني - مترجم: محمدرضا خواجه‌پور
2.
دانشنامه همگاني نجوم - ديويد نيوتن و... - مترجم: مهرداد سرمدي و...




۱۷ مهر ۱۳۸۸

ستارگان ( بخش دوم )

تولد ستاره ها

ستاره ها در ملا بین ستاره ای متولد می شوند، یعنی در ناحیه ای از فضای بین ستاره ها . در این ناحیه، ابر های تاریک پهناوری شامل گاز و غبار سرگردانند . رویداد های آسمانی خاصی نظیر انفجار پایان عمر ستاره ای سنگین ( اَبَر نواختر )، این ابر ها را متراکم می کند .

بعد از بوجود آمدن هر اَبََرنواختر، موج شوکی، سراسر ملا بین ستاره ای را به سرعت طی می کند . وقتی این موج به ابر ها یورش می آورد، گاز و غبار در اثر ضربۀ آن به شدت متراکم می شوند . با به هم فشرده شدن ذرات، جاذبه متقابل گرانشی افزایش می یابد و توده متراکمی از گاز تشکیل می شود که انرژی آزاد می کند .

با افزایش یافتن دما در توده گازی متراکم، گاز، فشاری در جهت مخالف نیروی گرانی اعمال می کند . در این مرحله که شاید میلیون ها سال پس از برخورد موج شوکی به ابر تاریک طول بکشد، تراکم متوقف می شود . حال اگر مرکز تودۀ متراکم گاز به قدری داغ شده باشد که شروع به گداخت گرما – هسته ای هیدروژن به هلیم کند، تودۀ مورد نظر به ستاره تبدیل شده است . ستاره میلیون ها یا میلیارد ها سال در این حالت ثابت می ماند .

ساختار درونی ستاره ها

ستاره ها در هستۀ خود یعنی در مرکزی که داغ ترین قسمت نیز هست، انرژی تولید می کنند . هسته خورشید دمایی در حدود 15،000،000 درجۀ سلسیوس دارد و این دما برای وقوع واکنش های گداخت گرما – هسته ای کافی است . با تبدیل شدن هیدروژن به هلیم، انرژی شگرفی آزاد می شود که از مرکز ستاره رو به بیرون جریان می یابد و نیروی لازم را برای گرم کردن گاز ستاره تأمین می کند . در خورشید در هر ثانیه حدود 600 میلیون تُن هیدروژن به هلیم تبدیل می شود، با وجود این، با وجود این، خورشید به قدری پر حجم است که این آهنگ مصرف سوخت را 5 میلیارد سال حفظ کرده است وتا 5 میلیارد سال دیگر نیز به این روند ادامه خواهد داشت .

جرم هر ستاره ( یعنی کل مقدار ماده ای که در خود جای داده است ) به طور مستقیم در اندازه، دما، تابندگی، آهنگ خروج انرژی ( درخشندگی ) آن مؤثر است . هر چه ستاره سنگین تر باشد، گرانی آن نیز قوی تر است . از این رو جرم ستاره تعیین شدت نیروی گرانش در هر نقطه از درون ستاره است و به سهم خود به ستاره حکم می کند که به چه میزان سوخت خود را سریع تر مصرف کند تا گازهایش را به قدر کافی گرم نگه دارد و ثبات هر مکان را در درون خود حفظ کند . این امر ساختار دمایی ستاره و نحوه ای را که انرژی از هستۀ ستاره به سطح منطقل می شود، کنترل می کند . جرم حتی بر عمر ستاره تسلط دارد، چون آهنگ مصرف سوخت، عمر ستاره را معین می کند .

کوچک ترین ستاره جرمی در حدود 08ر0 جرم خورشید دارد . اگر گویی از گاز، جرمی کمتر از آن داشته باشد، دمای درونی اش آنقدر کافی نخواهد بود تا واکنش های گداخت هسته ای را در مرکز ستاره شروع کند .




منابع: 1. نجوم به زبان ساده - ماير دگاني - مترجم: محمدرضا خواجه‌پور
2.
دانشنامه همگاني نجوم - ديويد نيوتن و... - مترجم: مهرداد سرمدي و...

۱ مهر ۱۳۸۸

ستارگان ( بخش اول )

ستاره ها گوی های بسیار بزرگی از گاز بسیار گرم اند که به واسطه نورشان می درخشند . دمای آن ها در سطح، هزاران درجه و در داخل، بسیار بیشتر است .

در این دماها، ماده نمی تواند به صورت های جامد یا مایع وجود داشته باشد . گاز هایی که ستاره ها را می سازند، بسیار غلیظ تر از گازهایی است که معمولاً بر سطح زمین وجود دارد . چگالی فوق العاده زیاد این گاز ها معمول فشار های عظیم داخل ستاره ها است.

ستاره ها در فضا حرکت می کنند، اما حرکت آنها به آسانی مشهود نیست .در طول یک سال رد هیچ تغییری را در وضعیت نسبی آن ها نمی توان یافت حتی در هزار سال نیز حرکت قابل ملاحظه ای در آن ها مشهود نمی افتد . نقش و الگوی آن ها در حال حاضر کم وبیش دقیقاً همان است که هزار سال پیش بود . این ثبات، پیامد فاصله ی عظیمی است که میان ما و آن ها وجود دارد . با این فواصل چندین هزار سال طول می کشد که تغییر غابل ملاحظه ای در نقش ستاره ها پدید آید؛ این ثبات ظاهری مکان ستاره ها موجب شده است که نام متداول (( ثوابت )) به آنها اطلاق شود .

قدر و رنگ ستاره

یکی از مشخصه های یک ستاره که از راه رصد قابل اندازه گیری است، درخشندگی یا مقدار نوری است که از ستاره گسیل می شود . درخشندگی ممکن است در ترکیب با سایر اطلاعات مربوط به یک ستاره، مثل اندازه یا دما نشان دهنده شدت واکنش های گداخت در هسته آن باشد . درخشندگی را معمولاً نمی توان با رصد مستقیم محاسبه کرد، اما با افزایش فاصله، درخشندگی ظاهری یک جسم کاهش پیدا می کند . برای مثال خورشید تنها به این خاطر که بسیار به ما نزدیک است، در ظاهر روشن تر از سایر اجسام اختری به نظر می رسد .

قدر، راه دیگری برای بیان درخشندگی یک ستاره است . ابرخُس، اخترشناس یونانی ( ح 190 – 120 پ م )، مقیاس قدر را برای ستارگان ابداع نمود و روشنایی آنها را از 1 تا 6 ارزش گذاری کرد . بر اساس این مقیاس، ستاره قدر اول، 100 برابر درخشان تر از ستاره قدر ششم، تعیین شده است به این ترتیب هر چه جسم کم فروغ تر باشد، قدر آن ] از نظر عددی[ بیشتر است . با ظهور تلسکوپ ونگاه ژرف تر اخترشناسان به عالم، این مقیاس به اعداد بالاتر از 6 و اعداد منفی نیز گسترش پیدا کرد .

رنگ نور گسیل شده از یک ستاره، مشخص کننده دمای آن است . در آغاز قرن گذشته، اختر شناسان طبقه بندی ستارگان بر اساس رنگ یا رده طیفی را آغاز کردند . این رده ها عبارتند از O ،B ،A ،F ،G ، K وM . ستاره های گونه O گرمترین ستاره ها هستند ( دمای آن ها نزدیک به 35000 درجه سیلسیوس است ) و ظاهر آن ها سفید یا آبی روشن است، در حالی که ستاره های گونه M از همه ستاره ها سردترند ( دمای آنها نزدیک به 3000 درجه سیلسیوس است ) و ظاهری سرخگون دارند . خورشید زرد است یعنی در گونه G ویا پایین تر از حد متوسط جا می گیرد . به تازگی درجه دیگری به نام گونه L مربوط به اجسام تیره و سرد پایین تر از گونه M، برای افزودن به فهرست رده طیفی ستارگان پیشنهاد شده است .




منابع: 1. نجوم به زبان ساده - ماير دگاني - مترجم: محمدرضا خواجه‌پور
2.
دانشنامه همگاني نجوم - ديويد نيوتن و... - مترجم: مهرداد سرمدي و...